معرفى سوره[1]
[1] . سوره مباركه قيامت در ترتيب فعلى قرآن مجيد هفتاد و پنجمين سوره و در ترتيب نزول، سى ويكمين سورهاى است كه بعد از سوره قارعه و قبل از سوره همزه در مكه مكرّمه نازل گرديد. ازآيات آن معلوم مىشود كه بعد از سال سوم بعثت و پس از نزول آيه (فَاصْدَعْ بِما تُؤمَرُ وَأعْرِضْعَنِ الْمُشْرِكين) (حجر94:) نازل شده است. قاريان كوفه تعداد آيات اين سوره را چهل و ديگرانسى و نه آيه دانستهاند (چون در قرائت كوفى لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ(آيه 16) يك آيه حسابشده، ولى در قرائت ديگران اين آيه تا (إنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ) ادامه يافته است اين سوره داراى40 آيه، 164 كلمه و 667 حرف است. سوره قيامت از نظر حجم جزء مفصلات است.علت نامگذارى اين سوره به قيامت، واقع شدن اين كلمه در آيه اول آن است. از آيات اول وآخر سوره معلوم مىشود كه علت نزول آن، دادن جواب به منكران معاد بوده است. در ضمن،مطلبى نيز درباره نزول تدريجى قرآن در آن مطرح شده است. وجه ارتباط اين سوره با سوره قبل، آن است كه چون خداوند سبحان سوره مدّثر را با ذكرقيامت و اينكه كافران به آن روز ايمان نمىآورند، پايان داد، اين سوره را با ذكر قيامت و احوال آنشروع نمود. همان گونه كه از نام سوره پيداست، مباحث آن بر محور مسائل مربوط به معاد و روزقيامت دور مىزند، جز چند آيه كه درباره قرآن مجيد و مكذّبين آن سخن مىگويد.اين سوره با دو سوگند مهم، يعنى سوگند به روز قيامت و سوگند به وجدان بيدار انسانها و نفسملامت كننده شروع شده و به دنبال آن، مسئله خلقت مجدد انسان در آستانه قيامت و قدرت خداىمتعال بر اين كار و علت انكار معاد را بيان مىنمايد ]1 - 6[.سپس در پاسخ به پرسش منكران قيامت كه در آيه ششم آمده، به حوادث قبل از رستاخيز،يعنى تحوّل عظيمى كه در دنيا پيدا مىشود و نظام آن متلاشى مىگردد، اشاره مىنمايد. حوادثىمانند بىنور شدن ماه و جمع شدن ماه و خورشيد در يك جا ]6 - 9[. در ادامه به بيان احوال روزقيامت پرداخته و از سؤال انسان درباره راه فرار و جواب اين سؤال و آگاه شدن انسان از تمامىاعمال خود و عذرتراشى براى اين اعمال سخن مىگويد ]10 - 15[. به دنبال آن به عنوان يكجمله معترضه، تذكر كوتاهى به پيامبر درباره قرآن و تبيين آيات آن از سوى خدا و پيروى از آنمىدهد ]16 - 19[. سپس بار ديگر به ادامه بحثهاى مربوط به معاد باز مىگردد و ويژگىهاىديگرى را از قيامت و همچنين علل انكار معاد بيان مىكند و انسانها را در جهان آخرت در دوگروه توصيف مىكند: گروهى تازهرو و نورانى، و گروهى با قيافههاى غمگين و ترشرو ]20 - 25[.در ادامه، بحثهاى مربوط به جهان ديگر و سرنوشت مؤمنان و كافران، و لحظه دردناك مرگكه دريچهاى است به سوى جهان ديگر، مطرح مىشود و به مأيوس شدن كامل انسان از زندگى درآن لحظه و يقين به فراق و جدايى اشاره مىكند ]26 - 31[. سپس در ادامه بحثهاى مربوط به«مرگ» كه نخستين گام در سفر آخرت است و در آيات گذشته به آن اشاره شد، درباره خالى بودندست كافران از توشه اين مسافرت سخن مىگويد. سخن از عدم ايمان آنهاست و تصديق نكردنآيات الهى، نماز نگزاردن و به فرمان خدا پشت كردن و به دنبال آن عذاب الهى را شايسته اين افرادمىداند ]31 - 35[.سپس به دو استدلال جالب درباره معاد مىپردازد كه يكى از طريق بيان هدف آفرينش وحكمت خداوند است، و ديگرى از طريق بيان قدرت او به استناد تحول و تكامل نطفه انسان درمراحل مختلف عالم جنين و در آخرين آيه، اين آفرينش اوليه انسان را دليلى براى قدرت خود برخلقت دوباره آن در قيامت مىداند ]36 - 40[.
معرفى سوره
- بازدید: 532