در پاسخ محتشم كاشانى

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

باز اين چه آتش است كه بر جان عالم است ؟
باز اين چه شعله غم و اندوه ماتم است ؟
باز اين حديث حادثه جانگذار چيست؟
باز اين چه قصه ايست كه با غصه توام است؟
اين آه جانگزاست كه در ملك دل به پاست‏
يا لشكر عزاست كه در كشور غم است
آفاق پر ز شعله برق و خروش رعد
يا ناله پياپى و آه دمادم است؟
چون چشمه چشم مادر گيتى ز طفل اشك‏
روى جهان چو موى پدر كشته درهم است
زين قصه سر به چاك گريبان كروبيان‏
در زير بار غصه قد قدسيان خم است‏
گلزار دهر گشته خزان از سموم قهر
گويا ربيع ماتم و ماه محرم است‏
ماه تجلى مه خوبان بود به عشق
روز بروز جذبه جانباز عالم است‏
مشكوة نور و كوكب درى نشأتين
مصباح سالكان طريق وفا حسين‏
------------------------------------------
- ديوان كميانى، ص 62.
آيت الله كميانى‏