شعر «هوای شهادت»

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

چون شاه دین، هوای شهادت به سر گرفت   
تاج سعادت از سر خود، چرخ برگرفت
گیتی كمیت تیز تكش را كشید تنگ   
دست قضا عنان و ركابش، قدر گرفت
از سوز آه خیمه‌نشینان ز شش جهت   
یك‌باره هفت خیمه‌ی افلاك درگرفت
پس رو به قتلگاه ستم‌دیدگان نهاد   
با اشك و آه، بر سر هر یك گذر گرفت
هر شمع آه، بر سر لب تشنه‌ای بسوخت   
هر طفل اشك، جسم شهیدی به برگرفت
گاهی به پیش پیكر شاهی ز پا فتاد   
گاهی ز تختِ خاك، سری تاجور گرفت
گاه از سر پسر ز برادر سراغ كرد   
وز جسم یك‌دگر خبر از یك‌دگر گرفت
نیاز جوشقانی
------------------------------
دیوان نیاز جوشقانی XE "نیاز جوشقانی" ، ص 105.