بالاءخره مرگ ماءمون هم فرا رسيد

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

ماءمون به آرزوى فتح روم لشكر به آنجا كشيد.فتوحات بسيارى هم نمود. در بازگشت ؛ از كنار چشمه اى به نام بديدون كه معروف به قشيره بود، گذشت ؛ آب هواى آن محل و منظره دلگشاى سبزه زار اطراف چشمه ، چنان دل انگيز بود كه دستور داد؛ سپاه ، همانجا توقف نمايند.تا از هواى آن سرزمين استفاده كنند.
براى ماءمون در روى چشمه جايگاه زيباى از چوب آماده كردند در آنجا مى ايستاد و صفاى آب را تماشا مى كرد. روزى سكه اى در آب انداخت كه نوشته آن از بالا آشكارا خوانده مى شد و آب آن به قدرى سرد بود كه كسى نمى توانست دست خود را در ميان آن نگه دارد وقتى كه ماءمون ، در تماشاى آب غرق بود، يك ماهى بسيار زيبا، به اندازه نصف طول دست ، مانند شمشى نقره اى آشكار شد.
ماءمون گفت : هر كس اين را بگيرد يك شمشير جايزه دارد.
يكى از سربازان ، خود را در آب انداخت و ماهى را گرفت و بيرون آورد.
همين كه به بالاى تخت به جايگاه ماءمون رسيد، ماهى بشدت ، خود را تكان داد و از دست او خارج شد، و در آب افتاد. بر اثر افتادن ماهى ، مقدارى آب بر سر و صورت و زير گلوى ماءمون ريخته شد.
ناگهان ، لرزشى بيسابقه او را فرا گرفت .
سرباز براى مرحله دوم در آب رفته ، ماهى را گرفت دستور داد: آن را بريان كنند، ولى لرزش ‍ به اندازه اى شدت يافت ، كه هر چه لباس ‍ زمستانى بر او مى پوشاندند و لحاف بر او مى انداختند آرام نمى شد و فرياد مى كشيد (البرد، البرد) سرما، سرما، پس از آن ، در اطرافش آتش زيادى افروختند؛ باز، گرم نشد؛ ماهى بريان را برايش آوردند.آن قدر، ناراحتى به او فشار آورده بود نتوانست ذره اى از آن بخورد.
معتصم ، برادر ماءمون ، پزشكان سلطنتى : ابن ماسويه و بختيشوع را حاضر كرد و از آنان درخواست كرد تا ماءمون را معالجه نمايند آنها نبض او را گرفته ، گفتند: ما از معالجه او عاجزيم . اين بحران حال و حركات نبض ، مرگ او را مسلم مى كند و تاكنون در طب ، چنين مرضى پيش بينى نشده است .
حال ماءمون ، بسيار آشفته شد و از بدنش عرقى مانند زيتون خارج شد. در اين هنگام گفت : مرا بر بلندى ببريد تا مرتبه اى ديگر سپاه و سربازانم را ببينم .
شب بود. ماءمون را به جاى بلندى بردند.
چون چشم به سپاه بى كران در خلال شعاع آتشهايى كه در كنار خيمه ها افروخته بودند و به رفت و آمد سربازان افتاد، دست بلند كرد و گفت : يا من لايزول ملكه ارحم من قد زال ملكه
اى كسى كه پادشاهى او را زوالى نيست بر كسى كه پادشاهى اش به پايان رسيده رحم كن !
او را به جايگاهش بر گرداندند.
معتصم ، مردى را گماشت تا شهادت تلقينش ‍ كند.
آن مرد در حالى با صدايى بلند كلمه شهادت مى گفت ، ابن ماسويه مى گفت : فرياد مكش .ماءمون ، الان - با اين حالى كه دارد - بين پروردگار خود و مانى (نقاش معروف ) فرق نمى گذارد.
در اين موقع چشمانش - باز شد و مى خواست ابن ماسويه را با دست هاى خود در هم فشارد؛ ولى قدرت نداشت
در اين حال ، ماهى را نخورده ، از اين دنيا رفت و در محلى به نام طرطوس (54) دفن شد.(55)

- پاورقی -

 54- - طرطوس : يكى از شهرهاى سوريه (ف ، عميد)
55- - سفينة البحار.ج 1.لفظ امن

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنیدsibtayn@sibtayn.com

تماس با ما
Close and go back to page