كرامت چهل و هفتم

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

صاحب كتاب كرامات رضويه در ص 123، جلد اول مى نويسد:
ميرزا ابوالقاسم خان پسر عليخان تهرانى سالها در يكى از حجره هاى فوقانى سراى محمديه مشهد مقدس اقامت داشت و به قرائت و عبادت به سر مى برد و مدتها با من مؤ لف انس و الفت داشت ؛ عاقبت در همان حجره در چهارم محرم سال 1365 ه ق از دنيا رفت و در صحن نو دفن شد.
روزى به من گفت : كرامتى از حضرت امام رضا عليه السلام به ياد دارم كه آن شفاى ميرزا آقاسى ، توپچى اداره ژاندامرى است بدين شرح
كه او با پنج نفر از توپچيان ماءمور مى شود كه يك گارى فشنگ باروت به رشت ببرند؛ وى و همراهانش پس از خروج از مشهد، ناگهان آتش سيگار يكى از همراهان به صندوق باروت رسيده ، فورا آتش مى گيرد؛ بلافاصله سه نفر از آنان هلاك و ديگران زخمى مى شوند.
خود ميرزا آقاسى گفت : من يك مرتبه ملتفت شدم ، ديدم قوه باروت مرا حركت داده ،ده دوازده زرع به خط مستقيم بالا برد و فرود آورد و گوشها و رگهاى پاهاى من تا پاشنه پا تمامى سوخت ؛ بلافاصله مرا به مريضخانه لشكر بردند و حدود يك ماه مشغول معالجه من شدند و سپس از آنجا به بيمارستان امام رضا عليه السلام بردند و شش ماه هم در آنجا تحت معالجه قرار دادند، تا اينكه جراحت و چرك آمدن برطرف شد؛اما قدرت حركت نداشتم زيرا رگها بكلى سوخته بود.
شبى در حال گريه و زارى و دل شكستگى به حضرت رضا عليه السلام توجه كرده ، عرض ‍ كردم : يا بن رسول الله عليه السلام من سيدى از خانواده شما هستم ؛ آخر شما نبايد به داد من بيچاره برسيد؟
پس از گريه و زارى بسيار خوابم برد؛ در عالم رؤ يا ديدم كه سيد بزرگوارى نزد من آمده ، فرمود: ميرزا آقا! حالت چطور است ؟ همينكه اين اظهار مرحمت را نمود فورا دستش را گرته عرض كردم : شما كيستيد كه احوال مرا مى پرسيد؟
آيا اهل سبزوارى يا از خويشان من ؟
فرمود: مى خواهى چه كنى ؟ من هر كه هستم ؟ آمده ام احوالت را بپرسم ؛ عرض كردم : مى خواهم شما را بشناسم ؛ چرا تا كنون هيچ كس احوال مرا نمى پرسيده است ؟ فرمود: تو به كه متوسل شده اى ؟ گفتم : به حضرت امام رضا عليه السلام .
فرمود: من همانم .
گفتم : آخر ببينيد كه به چه روز و چه حالى افتاده ام ؛ و از هر دو پا شل شده ام و نمى توانم حركت كنم .
فرمود: پايت را بياور تا ببينم ؛ پس دست مبارك خود را از بالاى يك پاى من تا پاشنه پا كشيد و بعد از آن پاى ديگر را به همين نحو مسح نمود و من در خواب حس كردم كه روح تازه اى به پاى من آمد؛ بيدار شدم و فهميدم كه شست پايم حركت مى كند با تعجب با خود گفتم : آيا مى شود كه همه پاى من حركت كند؟ پاهايم را حركت دادم احساس كردم كه دردش برطرف شده و بخوبى مى توانم آن را حركت دهم ؛ و يقين دانستم كه خوابم از رؤ ياهاى صادقه است و حضرت امام  رضا عليه السلام به من شفا عنايت فرموده است .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنیدsibtayn@sibtayn.com

تماس با ما
Close and go back to page