آيت الله وحيد خراسانى فرمودند: مدت بيست سال در مدرسه حاج حسن در مشهد تحت سرپرستى مرحوم حاج شيخ حبيب الله گلپايگانى - كه سالها در مسجد گوهر شاد امام جماعت بود - بودم .
ايشان روزى به من فرمودند: مدتى در تهران مريض و بسترى شدم ؛ روزى به جانب حضرت امام رضا عليه السلام رو كرده ، گفتم : آقا! من چهل سال تمام پست در صحن ، در سرما و گرما، سجاده پهن كرده ، نماز شب و نوافل نيمه شبم را - تا در باز مى شد - مى خواندم و بعد داخل مى شدم ؛ حالا كه بسترى شده ام به من عنايتى بفرماييد.
ناگاه در همان حال بيدارى ديدم در بستان و باغى در خدمت حضرت امام رضا عليه السلام هستم ايشان از داخل باغ گلى چيده ، به دست من دادند من آن گل را بوييدم و حالم خوب شد.
آن دستى كه حضرت امام رضا عليه السلام به آن دست گل داده بودند، چنان با بركت بود كه بر سر هر بيمارى مى كشيدم فى الحال شفا مى يافت .
آقاى وحيد فرمود: آقاى گلپايگانى فرمودند: ابتدا با يك مرتبه دست كشيدن بيماريهاى صعب العلاج بهبود مى يافت ؛ ولى بعدها كه با اين دست با مردم مصافحه كردم ، آن بركت اول از دست رفت ؛ اكنون بايد دعاهاى ديگرى را نيز به آن بيفزايم تا مريضى شفا يابد.
آقاى وحيد فرمودند: بيمارهاى زيادى كه به سرطان و بيماريهاى ديگر دچار بودند، به دست ايشان شفا يافتند.
در پايان كتاب ، توفيق روز افزون متوسلين زائر حضرت امام رضا عليه السلام را از خداوند كريم خواهانم ؛ و اميدوارم كه زوار محترم و جويندگان مهر و محبت على بن موسى الرضا در اين درگاه پر فيض ،ارمغان مرا از من كه چون مورى ناچيز هستم بپذيرند و مرا از دعاى خير فراموش نفرمايند. ضمنا بايد تذكر دهم كه كرامات و عنايات حضرت رضا عليه السلام مسلم به اين وقايع منحصر نمى شود؛ ما قسمتى كه به آن برخورد كرديم ، انتخاب نموديم چه بسا از كرامات كه به ما نرسيده و چه بسا كراماتى كه شخص خودش ابراز ننموده است .
كرامت پنجاه و سوم
- بازدید: 806