ای علی امشب دلم محزون توست
سوگوار سینۀ پر خون توست
«فُزتُ ربّ الکعبه» خواندی ای علی
عالمی در غم نشاندی ای علی
ای که افطارت همیشه نان جوست
کوفه امشب داغدار ماه توست
چاه امشب بی تو تنها مانده است
در غمت او اشک ها افشانده است
ای یتیمان ، بار دیگر بی پدر
می شوید امشب و یا شامی دگر
آن که هر شب اشکهاتان می زدود
آن که آغوشش به روتان می گشود
آن که غم از قلب هاتان می ربود
بهرتان هم خویش مرکب می نمود
هم نوا می گشت هر شب با شما
هم غذا می گشت با هر بی نوا
اشک ریزان دست بر سر می کشید
قلب پاکش بهرتان پر میکشید
نهروانی تیغ بر فرقش رساند
بر دل و جان جهان آتش کشاند
او نه فرقش را که قرآن را شکافت
رشته ای زین پنبه بهر خود نیافت
ای یتیمان این حقیقت بشنوید :
ماه شب هاتان دگر شد ناپدید
ای یتیمان دستها بر سر زنید
یک سری تا خانۀ حیدر زنید
جام ها را پر کنید از شیرها
شیر باشد مرهم شیر خدا
سفره هاتان خالی امشب بهر چیست؟
آن غریب آشنا در کوچه نیست؟
می رسد فریاد محرومان به گوش :
نیست دیگر آن شَه انبان به دوش
خون فشانید از دو دیده بی امان
نیست دیگر یاور و غمخوارتان
کوچه های کوفه امشب بی علی است
یادش امشب میهمان هر دلی است
ناله ها می بارد امشب زآسمان
لرزه افتاده است بر کوی و مکان
شاعر : عزت الله چگینی
ای علی امشب دلم محزون توست
- بازدید: 2369