اى كه هستى به نٌه فلك ارباب

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

اى كه هستى به نٌه فلك ارباب
با نگاه كجت مرا درياب.

نوكرم نوكر درت هستم
از غلامان مادرت هستم.

پسر فاطمه عطايم كن
لااقل كارى از برايم كن.

من كه كشكول بر كمر بستم
از گدايان كوچه ات هستم.

هرچه خواهم من از تو مى گيرم
كم محلى نكن كه مى ميرم.

چشم محتاج من به دست شماست
دست خالى روم شكست شماست.

من كى ام خاك كفش زوارت
تو مرا خوانده اى به دربارت.

جز در لطف تو درى نبود
جز تو مولاى ديگرى نبود.

بارگاه تو مركز راز است
در اين خانه دائماً باز است.

كاش من هم كبوترت بودم
سر به گلدستۀ تو مى سودم.

اخم كردن نشانۀ خطر است
از گناهم چو بگذرى هنر است.

گٌنهم را ببخش و پاكم كن
زير نعلين خويش خاكم كن.

بشنو حرف مرا به طور صريح
من كجا و طواف دور ضريح.

لنگ لنگانم و عتاب مكن
سگ آلوده ام جواب مكن.

پاى پرونده ام بزن امضا
جان حيدر به خاطر زهرا.

اى امام رئوف و عيسى دم
سائل درگه تو خوش زادم.

شاعر : مرحوم سيد حسن خوشزاد