یکی از توطئه های دشمن، پس از شکست در جبهه نظامی و زمان به مخاطره یافتن موجودیت خویش. خطر عوام فریبی است.
هنگامی که دشمن تمام راهها را به رویش مسدود و بسته دید، به نیرنگ، حیله و تبلیغات دروغ متوسل می گردد که گاهی از راه ادعای صلح دوستی و طرفداری آتش بس و جلوگیری از خون ریزی پیش می آید، گاهی مسأله مخالفت اسلام با جنگ را یدک می نماید، گاهی اقدام به خریدن روحانی نمایان غیر مسؤول می کند و فتاوای غیر اسلامی آنها را مخالف شرف و حیثیت انسانی می زند، و گاهی موضوع پیروی از قطعنامه سازمان ملل و میانجیگری کشورها و تشکیل کنفرانس های فرسایشی را مطرح می دارد، و از این قبیل کارها... تا اذهان عامه مردم و جهانیان را مخدوش نماید و بتواند به این بهانه ها و سر و صدای مخالف واقع و خلاف حقیقت، شکست و رسوائی خود را جبران یا لااقل تحت الشعاع قرار دهد و به فراموشی سپارد.
که تنها با هوشیاری، آگاه نمودن مردم، افشاگری و بازگو نمودن نقشه های شوم شان، امکان خنثی ساختن توطئه ها و دفع خطراتی که از این ناحیه است، امید می رود.
وقتی که خوارج نهروان موضوع حکمین در جنگ صفین را انکار نمودند، امام علیه السلام یادآوری می فرماید که چه اندازه گفتم و اسرار نمودم که فریب حیله و نیرنگ معاویه و عمر و عاص را نخورید و به مبارزه و جنگ تان ادامه دهید که راه رسیدن به پیروزی و سعادت همین است که نپذیرفتید و به تقاضای صلح و آتش بس معاویه که با سر نیزه کردن قرآن از شما خواست، تن دادید و به این روز افتادید و به این بدبختی و گرفتاری مبتلا شدید.
الم تقولوا عند رفعهم المصاحف - حیله و غیله و مکراً و خدیعه - اخواننا و اهل دعوتنا: استقالونا و استراحوا الی کتاب الله سبحانه، فالرای القبول منهم و التنفیس عنهم؟ فقلت لکم: هذا امر ظاهره ایمان، و باطنه عدوان و اوله رحمه و اخره ندامه فاقیموا علی شانکم و الزموا طریقتکم و عضوا علی الجهاد بنواجذ کم و لا تلتفتوا الی ناعق نعق ان اجیب اضل و ان ترک ذل (199)
مگر آن وقت که از روی حیله و مکر و خدعه و فریب قرآن ها را بر سر نیزه بلند کردند نگفتید:
برادران ما هستند و اهل آئین ما؟ از ما می خواهند که از آنان بگذریم و راضی به حکومت کتاب خدا شده اند، پس نظر ما این است که حرف شان را قبول کنیم و دست از آنان برداریم، اما من به شما گفتم که این امر ظاهرش ایمان است و باطنش دشمنی و عدوان، آغازش رحمت است و پایانش ندامت؛ بر همین حال باقی باشید و از راهی که پیش گرفته اید منحرف نشوید، و در جهاد دندان ها را روی هم فشار دهید؛ و به هر صدائی اعتنا نکنید؛ چه اینکه اینها صداهائی است که اگر پاسخش گوئید گمراه می کند، و اگر رهایش سازید خوار و ذلیل می گردد. یعنی به شما گفتم فریب شیطنت معاویه و لشکریانش را نخورید، آنها چون شکست خویش را حتمی می بینند، اظهار دوستی و یگانگی می نمایند ولی اگر تسلط یابند، به شما ظلم و ستم خواهند نمود، و آنگاه از این دلسوزی بر آنها پشیمان خواهید شد، فائده و نتیجه نخواهد داشت که قبول نکردید.
پس وقتی ککه این خطر این اندازه قدرت دارد که می تواند با تأثیر روی اندیشه افراد ساده اندیش، مسیر جنگ را عوض کند، وظیفه سربازان دقت و هوشیارانه با مسائل برخورد نمودن و رسالت دانشمندان دلسوز به اسلام، دولت مردان و افراد آگاه، افشای توطئه و پرده برداشتن از روی نقشه های دشمنان است.
199) نهج البلاغه، خطبه 121، فیض الاسلام، ص 377